عبد عاصی امیدوار

۱۷ مطلب با موضوع «کرب بلا» ثبت شده است

در واقعه عاشورا سر تمام افراد بعد از شهادت از تنشان جدا شد

جز یک نفر

کسی که در حال ذکر بود ...

 لعنت الله علی القوم ظالمین

۸ نظر ۲۷ آبان ۹۲ ، ۲۱:۵۰
عبد عاصی امیدوار

قصه ما به " سر " رسید ...

السلام علی الرأس المرفوع 

السلام علی زینب الصبور

۲ نظر ۲۳ آبان ۹۲ ، ۱۹:۰۲
عبد عاصی امیدوار

در واقعه عاشورا امام حسین (ع) بدن همه را میکشیدند و به عقب می بردند

تنها بدن مبارک 2 نفر را نتوانستند به عقب برگردانند

یکی حضرت علی اکبر و دیگر حضرت عباس

چون بدن هایشان سالم نبود چون ...

اینجا بود که می فرمودند 

جوانان بنی هاشم بیایید ...

۴ نظر ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۹:۵۸
عبد عاصی امیدوار

ای کاش این غزل و غمش ابتدا نداشت

جغرافیای درد  زمین کربلا نداشت


این شعر داغ زد به دلم تا نوشته شد

این بیتها مرا به چه رنجی که وا نداشت

 

فرمان رسیده بود کماندار را و بعد

تیر از کمان رها شد و طفلی که نا نداشت...

 

قصد پسر نمود و به قلب پدر نشست

تیری که قدر یک سر سوزن خطا نداشت

 

تنها حسین بود که دیگر به پیکرش

جایی برای بوسه ی شمشیرها نداشت

 

بر سینه اش نشست و خنجر کشید و ... نه!!!

دیگر غزل تحمل این صحنه را نداشت

 

این جنگ و سرنوشت غریبش چه آشناست

قرآن دوباره جز به سر نیزه جا نداشت

 

تنها سه سال آه سه سال عمر کرده بود

اما کسی به سن کمش اعتنا نداشت

 

با چشمهای کوچک خود دید آنچه را

گرگ درنده هم به شکارش روا نداشت

 

پایان گرفت جنگ و به آخر رسید ... نه

این قصه از شروع خودش انتها نداشت

۳ نظر ۲۱ آبان ۹۲ ، ۱۵:۳۹
عبد عاصی امیدوار

این بار بی مقدمه از سر شروع کرد

این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد

مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را
از جای بوسه های پیمبر شروع کرد

از تل دوید مرثیه قتلگاه را
از لا به لای نیزه و خنجر شروع کرد

از خط به خطّ مقتل گودال رد شد و
با گریه از اسیری خواهر شروع کرد

این جا چقدر چشم حرامی به خیمه هاست!
طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد

بر سر گرفت گوش عبا را و صیحه زد
از روضۀ ربودن معجر شروع کرد

برگشت، روضه را به تمامی دشت برد
از ارباً ارباً تن اکبر شروع کرد

لب تشنه بود خیره به لیوان نگاه کرد
از التهاب مشک برادر شروع کرد

هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد
از لای لایِ مادر اصغر شروع کرد

تیر از گلوی کودک من در بیاورید!
هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد

غش کرد روضه خوان نفسش در شماره رفت
مدّاحی از کناره منبر شروع کرد:

ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین!
دم را برای روضه مادر شروع کرد

یک کوچه باز کنید که زهرا رسیده است
مداح بی مقدمه از در شروع کرد

- هیزم می آورند حرم را خبر کنید-
این بیت را چه مرثیه آور شروع کرد

این شعر هم که قافیه هایش تمام شد
شاعر بدون واهمه از سر شروع کرد
۵ نظر ۲۰ آبان ۹۲ ، ۱۹:۲۷
عبد عاصی امیدوار

در واقعه عاشورا 2 نفر بودند که زمانی جان در بندنشان بود اسب بر بدنشان تاخت

حضرت قاسم ابن الحسن علیهما السلام 

و کسی که در مقاتل اسمش نیست اما در ناحیه مقدسه هست

حضرت سید الشهدا...

۲ نظر ۱۹ آبان ۹۲ ، ۱۹:۳۸
عبد عاصی امیدوار

از کربلا که آمدی، خواهی دانست که فراق بهشت با آدم چه کرد

۳ نظر ۱۸ آبان ۹۲ ، ۱۸:۲۳
عبد عاصی امیدوار

برای این داغ بزرگ همین بیت را بپذیر:

حدود شرعی صید و شکار معلوم است 

چقدر تیر بزرگ است نامسلمان ها

۳ نظر ۱۷ آبان ۹۲ ، ۰۹:۰۹
عبد عاصی امیدوار

تیر از بس که تشنه بود آنروز

در گلوگاه اصغرت افتاد

نعش رود فرات خون آلود

روی دست برادرت افتاد

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۲ ، ۰۹:۰۷
عبد عاصی امیدوار

امام حسین (ع)

لِکُلِّ داء دَواءٌ، وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الإسْتِغْفارِ.
براى هر غم و دردى درمان و دوائى است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند مى باشد.

وسائل الشّیعة: ج 16، ص 65، ح 20993، کافى: ج 2، ص 439، ح 8

۱ نظر ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۸:۴۲
عبد عاصی امیدوار

گاهی درین غربتی که می رود، حوادث غریبی رخ می دهد .. مثلا تو خیال کن، مرکز اسلامی شیعیان در شهر منچستر دیوار به دیوار کلاب شبانه ی همجنسگرایان ست .. نیمه های شب تاسوعا، خانمی از آن ها، در حالت نیمه مستی، به اداره ی پلیس زنگ زده ست که من از پنجره دیده ام که  این همسایه های ما سایکو شده اند و خودشان را دارند به شدیدترین وجه ممکن می زنند .. میان شان هم کودک و زن هست .. و پلیس به سرعت و شدت آمد .. و راستش توضیح دادن سینه زنی و محرم و اینها در یکی دو دقیقه ی سرنوشت ساز ابتدایی، کار آسانی نیست .. و مع الوصف وقتی رفع و رجوع می شود، نشانه ی مراکز درمانی را به بچه ها می دهند که بتوانند با غم و غصه هایشان کنار بیایند! ...

.

.

.

یک حس ِ تمام نشدنی ِ غربت دارد محرم ِ اینجا .. 


پ.ن 1: بهم اجازه دادند بدون منبع ذکر کنم این مطلب رو

پ.ن 2: از غربت زیاد دوام نیاوردم که نگم اینجا

۹ نظر ۰۵ آذر ۹۱ ، ۰۹:۴۷
عبد عاصی امیدوار
نقل است از علامه امینی 

شب عاشورا برای امام زمان (عج) صدقه می دادند و می فرمودند:

امشب قلب حضرت در فشار است.

۴ نظر ۰۴ آذر ۹۱ ، ۲۱:۴۷
عبد عاصی امیدوار
در عقل نمی گنجد ؛

این نکته که در عالم ؛

لب تشنه کسی ماند ؛

با منصب سقایی...

۴ نظر ۰۲ آذر ۹۱ ، ۱۱:۰۲
عبد عاصی امیدوار
نه اینکه ما دین داریم، عزای حسین داریم...

چون عزای حسین داریم، دین داریم.

۰ نظر ۰۱ آذر ۹۱ ، ۱۷:۳۲
عبد عاصی امیدوار
درد دارم کربلا زخم من است...
۷ نظر ۳۰ آبان ۹۱ ، ۱۹:۴۷
عبد عاصی امیدوار
تنها و تنها سید الشهدا است که در بازار عالم

"جنس بنجل" 

را می خرد...

(شیوه رندی، دفتر13، کلمات قصار مرحوم کربلایی احمد طهرانی)

۲ نظر ۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۱:۳۲
عبد عاصی امیدوار
برای کربلا یک مرز بیشتر نیست،

از خود که گذشتی به کربلا رسیده ای!!!

۶ نظر ۲۶ آبان ۹۱ ، ۱۲:۱۸
عبد عاصی امیدوار
-->