عبد عاصی امیدوار

.

پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۳۱ ب.ظ

صبح با باده شعبان و رجب آمده بود

آن که دیروز مرا داد جواز رمضان

شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع

خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان


پ.ن: اولین سالی هست که خیلی ناراحتم که ماه مبارک تموم شد. انگار دلم و دارن میبرند. دلم گرفته که سفره جمع شد و من نمی دونم مهمون خوبی برای خدا بودم یا نه!

عیدتون مبارک
۹۲/۰۵/۱۷
عبد عاصی امیدوار

نظرات  (۳)

عید تو هم مبارک گمنام خان
پاسخ:
ممنون
دیدی رمضان رفته وپَرباز،نکردم؟

تاخیمه گهِ سبزتو،پروازنکردم

ماه توگذشت،عاشقی آغازنکردم

من،پستِ غلامیِ تواِحرازنکردم

من،بارِدگر،خسته وتنهاشدم ای وای

شرمنده یِ تویوسفِ زهراشدم ای وای

پاسخ:
:(
سلام عید توهم مبارک داداش گلم
میبینی که چقدر این رمضان به من بد گذشت که حتی فرصت تبرکی عید گفتن هام نداشتم :(
عیدت مبارک از ته دل
این رمضان رفت
ولی راستش رو بخوای فقط اینو از فهمیدم که صبح هیچی نمیخوردم تا شب حتی نه تشنه م میشد نه گشنه ولی .....
دریغ از یه ذره تغییر و تحول و آ د م ش د ن
پاسخ:
توکلت به خدا باشه داداشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
-->