عبد عاصی امیدوار

مذهب رندان

جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۴۱ ب.ظ

سالها پیروی مذهب رندان کردم

 

تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم

من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه

 

قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم

سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان

 

که من این خانه به سودای تو ویران کردم

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون

 

میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم

در خلاف آمد عادت بطلب کام که من

 

کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست

 

آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع

 

گر چه دربانی میخانه فراوان کردم

این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت

 

اجر صبریست که در کلبه احزان کردم

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ

 

هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم

گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب

 

سالها بندگی صاحب دیوان کردم

۹۱/۰۵/۲۰
عبد عاصی امیدوار

نظرات  (۱)


سلامی به گرمی نفسهای اژدها


زیبا بود. به دل مبارکمان نشست!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
-->