عبد عاصی امیدوار

عاشق و رندم

جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۰۲ ب.ظ

در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم

 

کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم

عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند

 

وین همه منصب از آن حور پریوش دارم

گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری

 

من به آه سحرت زلف مشوش دارم

گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست

 

من رخ زرد به خونابه منقش دارم

گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد

 

نقل شعر شکرین و می بیغش دارم

ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من

 

جنگها با دل مجروح بلاکش دارم

حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است

 

بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم

۹۱/۰۵/۲۰
عبد عاصی امیدوار

نظرات  (۶)

ببینید ، حافظم داره میگه دیگه :
"حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است

بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم"
درد مندیم اى خدا درمان نما / درد بى درما نما ن درمان نما
هر که ارد دست حاجت نزد تو / با ر الهى درد او درمان نما
التماس دعا
سلام .....
فقط همین
سلام .. خوبید ؟
ممنونم از شعر قشنگی که برام کامنت کردید بسیار زیبا بود... سپاس
===========================================
سلام
حال ما خوب است اما تو بارور نکن
مشنو از نی چون حکایت میکند
بشنو از دل چون روایت میکند

مشنو از نی نی نوای بینواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست

نی چو سوزد تل خاکستر شود
دل چو سوزد خانـه دلـبر شود

نی ز خود هرگزندارد شورو حال
دل بـود مـرآت نــور لا یــزال

نی اگر پرورده ی آب وگل است
دست پـروده خـداونـدی دل است

نی اگر بشکست بی قدر و بهاست
بشکند گر دل خریدارش خداست

نی به هر دست و به هر لب آشناست
دل مکان و خانه ی خاص خداست
سلام
از صمیم قلب آرزو میکنم به همین زودیا حالتون خوب بشه ، اون وقت از حال خوبتون بگید
=================================
ممنون بانو

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
-->