عبد عاصی امیدوار

جام گیتی

سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۱، ۰۸:۴۳ ب.ظ

گر چه ما بندگان پادشهیم

پادشاهان ملک صبحگهیم

گنج در آستین و کیسه تهی

جام گیتی نما و خاک رهیم

هوشیار حضور و مست غرور

بحر توحید و غرقه گنهیم

شاهد بخت چون کرشمه کند

ماش آیینه رخ چو مهیم

شاه بیدار بخت را هر شب

ما نگهبان افسر و کلهیم

گو غنیمت شمار صحبت ما

که تو در خواب و ما به دیده گهیم

شاه منصور واقف است که ما

روی همت به هر کجا که نهیم

دشمنان را ز خون کفن سازیم

دوستان را قبای فتح دهیم

رنگ تزویر پیش ما نبود

شیر سرخیم و افعی سیهیم

وام حافظ بگو که بازدهند

کردهای اعتراف و ما گوهیم

۹۱/۰۴/۲۷
عبد عاصی امیدوار

نظرات  (۱)

برایم فرهاد که نه ، بیستونی بودی که...
فرو ریخت؛
برایت شوخی شیرینی بودم که...
تمام شد...
.
.
کمی آن طرف تر ضربه بزن فرهاد...
دیگر صدای تیشه ات را باور ندارم...
.
.
سردرد می گیرم...
=============================
منم خیلی وقته سر درد دارم.....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
-->